پایگاه خبری تحلیلی تیتر فرهنگی
هادی تقی‌زاده و خاطرات خنده‌دارش از سانسور؛

گرفتن ناخن‌های پا به جای سیگار کشیدن!

رمان «گراف گربه» با ۵۳ مورد اصلاحیه مواجه شد و به من گفتند توضیحات مکتوبم را به‌عنوان موخره، به کتاب اضافه کنم.

هادی تقی‌زاده، که مخاطبان داستان ایرانی او را با رمان «گراف گربه» می‌شناسند، درباره مواجه‌ و چالش‌هایی که با سانسور داشته، به خبرنگار تیتر فرهنگی توضیح داد: سانسور در آثار من، سابقه درازدامنی دارد؛ آنقدر که تعداد موارد آن درست یادم نیست.

وی گفت: یکی از خاطره‌هایی که در این زمینه دارم، به کتاب «شکار فرشتگان» مربوط می‌شود و از سوی نشر امتداد به چاپ رسیده است. در این مجموعه، داستانی دارم به نام «اقتباس ادبی» که در آن، برش‌هایی از آثار نویسندگان بزرگ نظیر تولستوی، کالوینو، فئونتس و… را در کنار یکدیگر قرارداده‌ام و داستان‌ جدیدی ساخته‌ام.

این نویسنده افزود: «وقتی این کتاب برای اخذ مجوز، به دایره ممیزی (سانسور) رفت، دستور به حذف بخشی از این داستان دادند که مربوط به رمان «جنگ و صلح» بود. علت را جویا شدم و در پاسخ به من گفتند؛ دلیلش این است که شخصیت مرد، دست شخصیت زن را می‌بوسد… اصلا چه معنا دارد!؟

تقی‌زاده ادامه داد: گفتم؛ این کتاب (جنگ و صلح) علاوه بر چندین انتشاراتی دیگر، هر سال توسط انتشارات امیرکبیر که زیر نظر خودتان (حکومت) فعالیت دارد، بازنشر می‌شود. چرا این متن، آنجا مشمول سانسور نیست، اما در کتاب من باید حذف شود؟

وی گفت: ممیزان با توضیحات من قانع نشدند و گفتند چون نویسنده ایرانی (یعنی من) این داستان را نوشته، مجاز به انتشار این بخش نیستید؛ و مجبور شدم آن بخش را تغییر بدهم.

نویسنده کتاب‌های «فشار آب بر دنیای عجیب دلکو» و «باواریا و چند داستان دیگر» همچنین به تجربه انتشار رمان «گراف گربه» که چاپ اول آن به سال ۱۳۹۱ برمی‌گردد، اشاره کرد و توضیح داد: این کتاب خیلی زیر تیغ سانسور رفت. وقتی آن را برای اخذ مجوز به ارشاد مشهد تحویل دادیم، برگه‌ای به من دادند که در آن ۵۳ مورد سانسور اصلاحیه درج شده بود. ۳۰ مورد از آن تعداد، در حد یک کلمه یا یک جمله بود؛ اما برای الباقی موارد، از من توضیحات خواسته بودند!

برگزیده جایزه «مهرگان ادب» افزود: مجبور شدم برای آن کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای، ۵۰ صفحه توضیحات بنویسم که ممیزان ارشاد را برای صدور مجوز، قانع کنم. اما اتفاق عجیبی که رخ داد این بود که به من گفتند به دلیل دووجهی بودن مفاهیم کتاب، باید ۵۰ صفحه توضیحاتتان را هم به‌عنوان موخره در آخر کتاب، منتشر کنید!

تقی‌زاده ادامه داد: به آن‌ها گفتم؛ کجای دنیا دیده‌اید که یک نویسنده در توضیح کتاب خودش، موخره بنویسد؟ رفت‌وآمدها ادامه داشت و آن ۵۰ صفحه به ۳۰ صفحه، بعد ۱۵ صفحه و نهایتا به ۲ صفحه کاهش پیدا کرد. این‌طور شد که «گراف گربه» با موخره‌ ۲ صفحه‌ای انتشار یافت.

این نویسنده در ادامه، به تشریح خنده‌دارترین تجربه‌اش از سانسور پرداخت و گفت: یکی دیگر از موارد اصلاحی برای این کتاب، به سیگار کشیدن مربوط می‌شد. در بخشی از رمان، من درحال سیگار کشیدن در آشپزخانه، به این موضوع فکر می‌کردم که هر پدری حق دارد یکسری حرف‌ها را به دخترش بزند…

وی ادامه: ممیز مربوطه اینطور نظر داده بود که سیگار کشیدن، کاری غیراخلاقی است و آوردن این صحنه در کتاب، برای مخاطبان بدآموزی دارد! خلاصه ناچار به تغییر آن بخش شدم و نوشتم؛ در آشپزخانه مشغول گرفتن ناخن‌های پایم هستم و به این موضوع فکر می‌کنم که هر پدری حق دارد یکسری حرف‌ها را به دخترش بزند…

تقی‌زاده افزود: به‌هرحال کتاب با آن اصلاحات، چاپ شد تا اینکه بعدتر، وقتی قرار شد این کتاب به زبان فرانسه منتشر شود، مترجم به من زنگ زد و گفت؛ یعنی چی که تو در آشپزخانه ناخن‌های پایت را می‌گیری؟! این کار در فرانسه بسیار زشت، زننده و غیرقابل فهم است. چون فرانسوی‌ها در حمام ناخن‌های پایشان را می‌گیرند…

وی گفت: به همین دلیل ناچار شدیم آن بخش را دوباره به ورژن سیگار کشیدن در آشپزخانه تغییر دهیم که همانطور ترجمه و منتشر شد.


نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرات ارسال شده بعد از تایید، منتشر خواهند شد.