مارو در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
بعضی مدیران هنری بهخاطر صرفه اقتصادی کار را به تصویرسازان نابلد میسپارند و این کار به کتاب و به فرهنگ کتابخوانی آسیب میرساند.
رویا بیژنی، تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان در گفتوگو با تیتر فرهنگی ابتدا به جایگاه مدیر هنری اشاره و بیان میکند: مدیریت زیباییشناسانه هر پروژهای چه در زمینه تبلیغات، چه خوراک، چه پوشاک چه کالاهای فرهنگی برعهده مدیر هنری است. اوست که بخشهای مختلف یک مجموعه را به هم وصل و کارشان را با یکدیگر هماهنگ میکند.
به گفته تصویرگر کتاب «مدیری که به انفجار مدرسهاش خندید»، وجود و حضور مدیر هنری برای همه ناشران لازم و ضروری است چراکه ارتباط و تعامل خوبی میان نویسنده و تصویرگر و گرافیست و مدیر فروش برقرار میکند و از سوی دیگر، صفر تا صد کار را میشناسد و میتواند بر همه چیز نظارت داشته باشد.
بیژنی، ارتباط میان نویسنده و تصویرگر را ضروری میداند و معتقد است: متن و تصویر، باید به موازات هم جلو بروند و یگدیگر را کامل کنند و لازمه رسیدن به این مرحله، ارتباط میان نویسنده و تصویرگر است و مدیر هنری، بهترین کسی است که میتواند این تعامل را برقرار کند.
به گفته این تصویرگر کتابهای کودک و نوجوان، مدیر هنری باید تصویرگران و سبک و شیوه کارشان را بشناسد از سوی دیگر باید با متن آشنا باشد و بداند چه داستانی را به کدام تصویرگر بسپارد چراکه هماهنگی متن و تصویر، ضروری است.
بیژنی به کار مدیران هنری که تصویرسازی را به افراد نابلد میسپارند انتقاد و بیان میکند: در حال حاضر، تعداد کمی از ناشران به این نتیجه رسیدهاند که باید مدیر هنری داشته باشند. بیشتر مدیران هنری، گرافیست هستند و به خاطر صرفه اقتصادی ترجیح میدهند کار طراحی روی جلد را هم خودشان انجام دهند و این مساله باعث میشود که دقت کمتری بر تولید و آمادهسلزی کتاب داشته باشند از سوی دیگر ممکن است تصویرسازی را به کسانی واگذار کنند که آشنایی چندانی با این کار و دنیای کودکان ندارند.
نویسنده کتاب «من محکوم استادی توام» با اشاره به این دیگر وظایف مدیر هنری میگوید: شناخت متن و تصویر و ارتباط میان نویسنده و تصویرگر از مهمترین کارهای مدیر هنری است اما انتخاب قطع و جنس کاغذ و صفحهآرایی و نظارت بر چاپ و در کل، تمام فرایند کتابسازی با هدایت او انجام میشود.
به گفته بیژنی، مدیر هنری باید گروههای سنی مختلف را بشناسد. مثلا باید بداند برای بچهها از ۶، ۷ ماهگی تا چهارسالگی بهتر است کتابهای پارچهای یا کارهایی از جنس فوم و مقوای ضخیم تولید شود چون پاره نمی شوند و شبیه اسباببازی هستند و بچهها راحت میتوانند این کتابها را در دست بگیرند و با شکلها و رنگها ارتباط برقرار کنند. ضمن اینکه موارد استاندارد و ایمنی کتاب هم رعایت شده است.
تصویرگر کتاب «گنجشکی که دهل زد» به ضرورت رعایت استاندارد و ایمنی در کتاب خردسالان اشاره و بیان میکند: معمولا بچههای خردسال، کتابهای کاغذی را گاز می گیرند یا پاره میکنند و خوردن کاغذ با حروف سربی برای بچهها خطرناک است؛ پس بهتر است برای این گروه سنی کتابهای کاغذی تولید نشود.
وی افزود: اما از ۴، ۵ سالگی به بعد با کتاب کاغذی ارتباط برقرار میکنند و یاد میگیرند چطور از کتاب خود مراقبت کنند و آن را تمیز و مرتب نگه دارند. حتی برای گروه سنی خردسال از فومهایی استفاده میشود که قابل شستشو هستند یا با یک دستمال پارچهای پاک میشوند تا بچهها با خیال اسوده، کتاب خود را در دست بگیرند، حتی ان را خطخطی کنند و خیال پدر و مادر هم آسوده باشد که همهچیز با یک دستمال مرطوب به جای اول خود برمیگردد