پایگاه خبری تحلیلی تیتر فرهنگی

قاچاق کتاب و کتابسازی مقابل چشم قانون

این روزها قاچاق کتاب و کتابسازی با جواز رسمی انجام می‌شود. نه قانون الزام‌آوری وجود دارد، و نه کپی‌رایتی که متخلفان را سرجای خودشان بنشاند.

تیتر فرهنگی: وقتی اسم سرقت و کلاهبرداری وسط می‌آید، شاید بازار کتاب، آخرین بازاری باشد که به ذهن‌ها خطور کند. اما واقعیت این است که بازارِ فرهنگی‌ترین کالا هم سواستفاده‌گران و کلاهبرداران خودش را دارد و سرقت ادبی، قاچاق کتاب و کتابسازی از نمودهای آن است.

تولید و انتشار زیرزمینی کتاب‌ در ایران، سابقه طول و درازی دارد. از کتاب‌های به‌اصطلاح «جلد‌سفید»ِ اوایل انقلاب گرفته تا «افست» شدن ممنوعه‌ها در دوره‌های مختلف. در سال‌های اخیر اما شرایط تغییر کرده و افزایش کتاب‌های تقلبی که به آن کتاب‌های قاچاق هم می‌گویند، به یکی از معضلات اصلی صنعت نشر در کشور تبدیل شده است.

۲۸ بهمن‌ماه ۱۳۹۸، بزرگترین محموله کشف شده قاچاق کتاب و کتابسازی در انباری حوالی شریف‌آباد تهران، رونمایی شد که طبق گفته اعضای کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مولفان و مترجمان، بالغ بر ۵۰۰ هزار نسخه کتاب به مبلغ تخمینی ۱۵ تا ۲۰ میلیارد تومان را شامل می‌شد.

با وجود تمام بگیر و ببندها اما، پیگیری‌های قضایی چندان راه به‌جایی نبرد. بی‌نتیجه ماندن پرونده آقای «خ» نورعلی نور بود؛ کسی که گفته می‌شد با راه‌اندازی یک کسب و کار خانوادگی، بین ۹۰۰ تا ۹۵۰ بساط خیابانی را با کتاب‌های تقلبی، تامین می‌کرده؛ اما با این‌حال دیوارهای زندان کوتاه‌تر از آن بود که حتی یک شب او را در خود نگه دارد.

تازه این تمام ماجرا نیست؛ متخلفان در ادامه راه، وقتی دیدند توجه‌ها بیش از اندازه به سمتشان جلب شده، راه حل تازه‌ای انتخاب کردند. نبود شاخص‌های حرفه‌ای و تساهل در اعطای پروانه نشر به متقاضیان، باعث شده که در سال‌های اخیر تعداد دارندگان پروانه نشر از ۲۰هزار نفر هم فراتر برود. دروازه‌های باز صنعت نشر، قاچاقچیان کتاب را به این فکر انداخت که: اصلا چرا نرویم پروانه رسمی بگیریم؟!

حالا بازار کتاب -واقعی و مجاز- پر شده است از کتابسازی. کتاب‌هایی که با تلاش و سرمایه‌گذاری ناشری، پرفروش می‌شوند، طعمه‌های چرب و نرمی هستند برای ناشرنماها.

میزان سرقت‌های ادبی در حدی است که اسمش را گذاشته‌اند ترجمه فارسی به فارسی. فقط با اندکی پس و پیش کردن جمله‌ها، می‌توانند متن را به اسم مترجمی خیالی، برای اخذ مجوز به ارشاد بفرستند و … باقی قضایا.

بساط دستفروشی کتاب

این روزها قاچاق و کتابسازی با جواز رسمی انجام می‌شود. نه قانون الزام‌آوری وجود دارد، و نه کپی‌رایتی که متخلفان را سرجای خودشان بنشاند.

آن‌ها برای به دست گرفتن بازار، استراتژی‌های خاص خودشان را هم دارند؛ ازجمله ارائه‌ی تخفیف‌های نامتعارف و شکستن بازار کتاب به نفع خود. ابتدا قیمت پشت جلد را بالا می‌برند، بعد از طریق کانال‌ها فروش مختلف، با تخفیف‌های ۵۰ درصد به بالا، نظر مخاطبان را به خود جلب می‌کنند؛ مخاطبانی که نه از سرقت‌های صورت‌گرفته خبر دارند، نه از کیفیت پایین کتاب‌ها و نه از ضربه‌های مُهلکی که این رویه بر ناشران واقعی یا بهتر است بگوییم «صنعت نشر» وارد می‌کند.


نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرات ارسال شده بعد از تایید، منتشر خواهند شد.