پایگاه خبری تحلیلی تیتر فرهنگی

شهرت ابتهاج در «سایه» موسیقی

کامیار عابدی در «شب سایه»، نوستالژیک بودن، گزیده گویی، تسلط بر زبان فارسی، ارتباط با موسیقی و سویه‌های سیاسی در شعر را از دلایل شهرت و محبوبیت امیرهوشنگ ابتهاج دانست.

تیتر فرهنگی: در مراسم شبی با سایه که به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت امیرهوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه)، در خانه فرهنگ گیلان برگزار شد، مزدک پنجه‌ای به نمایندگی از هیات مدیره‌ خانه فرهنگ گیلان ضمن تقدیر از مدیران فرهنگی رشت و گیلان و خانواده ابتهاج به دلیل خاکسپاری این سرمایه ملی در شهر رشت، از طرف خانه فرهنگ گیلان پیشنهاد داد تا بنایی شکیل و برازنده‌ بر مزار این شاعر محبوب ایجاد شود.

پیشنهادهایی برای آرامگاه سایه

این شاعر و روزنامه‌نگار همچنین با اشاره به علاقه‌ سایه به حافظ، و قرابت جالب خیابان هم‌جوار مزار او یعنی «بلوار حافظ» پیشنهاد تغییر نام خیابان آرامگاه او، از خیابان «ملت» را به «سایه» ارائه داد.

ساخت سردیس «گلچین گیلانی» و نصب آن در پیاده‌راه فرهنگی از دیگر  پیشنهادهای او بود.

در ادامه برنامه، پیام تصویری یلدا ابتهاج از کلن آلمان برای حاضران پخش شد. دختر هوشنگ ابتهاج  انتظار خود را از حفظ و نگهداری آرامگاه «سایه» بیان کرد و گفت که همگی باید بدون انتظار داشتن از دیگری برای حفظ این یادگارهای باارزش فرهنگی کوشا باشیم.

یلدا ابتهاج با اشاره به پیشینه‌ شعری پدرش، به چند خصوصیت زیستی سایه و پرتو محبوبیت او در نزد خاص و عام پرداخت. او همچنین با موظف دانستن وارثان این بزرگان در بررسی تاثیرگذاری آثار آنان بر جامعه، یکی از عوامل تاثیرپذیری عموم مخاطبان سایه را در حفظ رابطه‌ او با مردم و نزدیک بودن سایه با مردم دانست.

دلیل محبوبیت سایه از زبان دخترش

یلدا ابتهاج افزود: همان‌طور که سایه به جوانان اهمیت و در پذیرفتن آنان شفقت به خرج می‌داد، از نهادهای فرهنگی خواست تا فرصت دیده شدن جوانان و از بین بردن تفاوت نسلی را مورد توجه قرار دهند و متذکر شد که هر دو نسل به یکدیگر احتیاج دارند. چرا که به‌قول سایه: «دست تو با دست من دستان شود…» او این ویژگی ابتهاج را دلیل محبوبیت او در نزد نسل‌های مختلف بیان کرد.

کامیار عابدی

در ادامه‌ برنامه، کامیار عابدی درباره جایگاه شعر و شاعری «امیرهوشنگ ابتهاج» سخنرانی کرد. این نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی برای ورود، به شرح کوتاهی از تاریخ ادبیات بومی گیلان پرداخت و روند پیشرفت و برجسته شدن شعر گیلان را همراه با آثار و چهره‌های شاخص و فعال در این حوزه مورد بررسی قرار داد و در این میان به نقش «عبدالعلی طاعتی» که به شناساندن و انتشار اولین اثر «سایه» اهتمام ورزید، اشاره کرد.

او از امیرهوشنگ ابتهاج و گلچین گیلانی به عنوان مهم‌ترین شاعران دوره‌ پهلوی اول نام برد. عابدی در ادامه‌ سخنان خود چهار دوره‌ شعری سایه را مدنظر قرار داد؛ او دوره‌ اول را بین سال‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ عنوان کرد و گفت با مجموعه‌ «سراب» به اشعار نوگرای اعتدالی مکتب سخن نزدیک است.

او خاطرنشان کرد: شعر سایه به شعر نیما نزدیک است، اما بیشتر به لحاظ محتوا که با بیان صریح سیاسی و اجتماعی همراه بوده و از نظر فرم و زبان با اشعار «توللی» و دوست نزدیکش «نادر نادرپور» و «مشیری» قرابت بیشتری دارد. و نیز دلبستگی‌اش به غزل موجب برقراری ارتباط سه گروه شعری از مخاطبان ابتهاج با آثار وی می‌شود.

 دوره‌ دوم از نظر کامیار عابدی دوره‌ مربوط به دهه‌ ۴۰ است که دوره‌ سکوت و یا تامل ابتهاج گفته می‌شود. او در این دوره از شعر نو کمی دور و به غزل نزدیک شده و مفاهیم و روابط غزل کهن در زبان فارسی را برای تحقق آرمان‌های اجتماعی به‌کار می‌گیرد.

او افزود: در دوره‌ سوم که بین سال‌های ۱۳۵۰ تا ۱۳۷۰ قرار دارد، او غزل را به سمت بیان سیاسی و اجتماعی‌اش برده و با بیان حالات روحی و تجربیات شخصی خود همراه می‌کند. گرچه در این سال‌ها بر شمار غزل‌های سایه افزوده می‌شود اما این غزلیات تفاوت ماهوی با غزل‌های دوره‌ اولیه‌ وی دارند.

عابدی به شعر تاسیان و یا ارغوان سایه که پتانسیل موسیقیایی بالایی دارند اشاره کرد و به ارتباط موسیقی و شعر در این دوره شعری سایه اشاره کرد و آن را دلیل محکمی برای گسترش مخاطبان شعر سایه دانست‌.

او علاوه بر این نکات، نکته دیگری را که زمینه‌ساز وسعت مخاطبان سایه دانست؛ تمرکز فکری سایه بر حافظ چه به لحاظ درونی و چه پژوهش‌های بیرونی. عابدی این دوره‌ شعری را دوره‌ دوگانه‌ سپید/غزل نامید و گفت مخاطبان شعر، بین این دو قالب شعری قرار دارند و اشعار ابتهاج می‌تواند مخاطبان قالب شعری غزل را نیز پوشش دهد.

چرا سایه مشهور شد؟

دوره‌ بعدی که کامیار عابدی از آن یاد کرد از سال ۱۳۸۰ تا حال حاضر را در برمی‌گیرد. او نکته‌ دیگری را که در برجسته شدن این شاعر و نیرومندتر شدن شهرتش موثر دانست، نوستالژیک بودن اشعارش و نیز نوستالژیک بودن چهره‌ سیاسی‌اش است.

این منتقد گفت: ابتهاج جزء معدود بازماندگان دوره‌ اوج شعر بود و تاریخ زنده شعر فارسی محسوب می‌شد.

کامیار عابدی در پایان سخنرانی‌اش بعد از این چهار صورت‌بندی‌ای که از مخاطبان ابتهاج به دست داد به جنبه‌های فردی سایه نیز اشاراتی داشت.

او دلایل دیگر شهرت‌ سایه را گزیده‌گویی، تسلط بر فن شعر و زبان فارسی و انتخاب سبک معیار و شاعر مخاطبان بودن دانست و در آخر به نقدهایی از طرف نوگرایان ادبی بر آثار سایه اشاره کرد.

در ادامه، سخنان محمدرضا شفیعی کدکنی بر سر مزار سایه برای حاضران به نمایش درآمد و سپس پیام سیف‌الله صمدیان، عکاس، تصویربردار و مستندساز، توسط حامد اریب خوانده شد.

«سال بی سایه» که عنوان پیام و همچنین فیلم صمدیان بود با یاد امیرهوشنگ ابتهاج و محمدرضا لطفی «هم‌نوای بی‌بدیلش» ساخته و به «مهر غریب و دخترانه‌ یلدا ابتهاج» هدیه شده است.

سپس علی جهاندار، استاد موسیقی سنتی، بعد از ابراز ارادت به «امیرهوشنگ ابتهاج» با جستن و یافتن وجه اشتراک بین کلام «حافظ» و «سعدی» و «سایه» سخنان خود را آغاز کرد. به اعتقاد او، «سایه» مانند «سعدی» به سوژه‌ها نزدیک می‌شود و مانند حافظ برای قلوب عاشق حرف‌های بسیار دارد. او انتخاب درست و راه دقیقی را که نتیجه‌ شمه‌ خود سایه است دلیل موفقیت و تفاوت او با سایر شاعران هم‌عصرش دانست. جهاندار سپس قطعه‌ای را برای حاضران خواند.

در بخش پایانی مراسم  فیلمی برای نخستین‌بار به نمایش درآمد که حضور سرزده‌ استاد ابتهاج  با همت زنده‌یاد اباذر غلامی در «محفل شاعران پنج‌شنبه‌ها همیشه» خانه فرهنگ گیلان را در زمستان ۱۳۸۶ به تصویر می‌کشید.

در پایان مراسم از  محمد باقری و  جلال رنجبر پویا برای همکاری در برپایی این برنامه تقدیر شد.

عکس‌ها از: افشین میرزایی


نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرات ارسال شده بعد از تایید، منتشر خواهند شد.