مارو در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
دوناتو کارّیزی متخصص جرمشناسی است و «دختری در مه» به زوایای پیچیده و پنهان روانی مجرمان و متهمان میپردازد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی تیتر فرهنگی؛ رمان «دختری در مه» نوشته دوناتو کارّیزی با ترجمه اعظم نساجیان و از سوی نشر کتاب خورشید به بازار کتاب راه یافت. این کتاب در فضایی پلیسی- جنایی نوشته شده است و از یک سانحه تصادف جادهای آغاز میشود.
نساجیان با بیان اینکه رمان حول محور چند شخصیت ثابت و تأثیرگذار میگذرد، گفت: این مساله به درک و همذاتپنداری با فضای قصه، کمک شایانی کرده؛ چراکه به خوبی به هریک پرداخته شده و همچون حلقههای زنجیر، محکم به یکدیگر متصل شدهاند و وقایع را یکی پس از دیگری رقم میزنند. خانوادهای برای فرار از یک واقعه تلخ به روستایی دورافتاده پناه آورده تا شاید آن را به دست فراموشی سپرده و شرایط روحی خود را بازیابد، غافل از اینکه این زخم کاریتر از آن است که با نقلمکانی ساده بتوان از شرش خلاص شد و تازه سرآغاز رویدادهای سهمگینتری است که در نهایت به افشای وقایع دیگر میانجامد. زن در شهر وکیل بوده و همسرش دبیر ساده ادبیات، به همراه دختر نوجوانشان که با تصمیم والدین مجبور به این نقلمکان اجباری شده.
این مترجم ادامه داد: درهمینحین، دختر نوجوان خانواده دیگری بهطرز مرموزی ناپدید میشود و کل روستا برای یافتنش بسیج میشوند. لحظات آکنده از نگرانی و اضطراب در کنار فقدان حضور دخترک در جایجای خانه و نیز زجر خانوادهای که در بیخبری محض از سرنوشت دخترشان قرار داشته و هر لحظه امکان خبر تکاندهنده و ناگواری را تصور میکنند، خواننده را کاملا تحتتأثیر خود قرار میدهد. همچنین روابط بین اعضای خانوادهها، سختگیریهای بیمورد و دخالتهای نابهجای والدین حتی در کوچکترین مسائل مربوط به فرزندانشان و نیز اختلاف طبقات اجتماعی و از همه مهمتر مشکلات اقتصادی و پول، از جمله موضوعات بسیار مهم و مؤثر در پیشبرد خط اصلی داستان توسط نویسنده بوده است؛ مسائلی اساسی که به وضوح میتوان در جامعه امروزی ایران هم شاهد آن بود و گویی در تمامی جوامع به شکل معضلی بزرگ و لاینحل باقی مانده است.
تسلط نویسنده بر افکارعمومی
مترجم کتاب «داستانهای ماقبل تاریخ» افزود: دراین بین شاهد جوسازی و خودنمایی پلیس کارکشتهای هستیم که برخلاف وظیفه اصلیاش، اصلا علاقهای به بررسی اثر دی اِن اِی و یافتههای علمی و تجسسی در صحنه جرم ندارد، بلکه تبحر خاصی در بازی با رسانهها، جذب دوربینها و تسخیر صفحات نخست جراید دارد و با این روش، افکار عمومی را با خود همراه میسازد و حتی حاضر است با صحنهسازی و جعل مدارک صحت حرفهایش را به کرسی نشانده.
نساجیان اضافه کرد: مظلوم جلوه دادن قربانی، یافتن هیولا و به زندان انداختنش، توجه رسانهها و افکار عمومی را هرچه بیشتر معطوف خود سازد. این روش بازی اوست و «امضایش»؛ همچنان که در بخشی از رمان به صراحت اظهار میکند: «عدالت شنونده ندارد. هیچکس علاقهای به عدالت ندارد. مردم خواهان یک هیولا هستند… و من آن را به ایشان میدهم». اما در نهایت، همین جولان دادنهای افراطی و بیش از حد کار دستش میدهد.
وی درباره ویژگیهای داستانهای دوناتو کارّیزی گفت: این نویسنده یک جرمشناس است که ابتدا در رشته حقوق تحصیل کرده و سپس وارد حوزه تخصصی جرمشناسی شده و پروندههای زیادی را مورد بررسی قرار داده و بنابراین با زوایای پیچیده و پنهان روانی بسیاری از مجرمان و متهمان کاملا آشناست و بهخاطرهمین، در قسمتهایی از کتاب مخاطب را با خود به درون افکار شخصیتها برده که مدام با خود حرف میزنند و اینگونه دیدگاهها و زوایای غیرعلنی هریک را بازگو میکند تا خواننده بهتر بتواند با هر شخصیت به شکلی ملموس ارتباط برقرار کرده و با این کار حتی شاید بتواند توجیهی برای اَعمالشان در ذهن مخاطب ایجاد کند.
هر سال؛ یک رمان
این مترجم افزود: بیشک شناخت جامع و کامل او از فضاهای جنایی و پلیسی باعث شده تا به طرزی ماهرانه و خلاقانه به توصیف جزییات ضروری، شخصیتپردازی دقیق و ایجاد تعلیق بهجا و درست در پایان هر بخش از رمان بپردازد، به گونهای که کشش داستان تا پایان کتاب بههمینمنوال -و حتی در اواخر رمان با شدت هرچه بیشتر- ادامه داشته و خواننده را کاملا با خود همراه میسازد و همانطور که روزنامه معروف ایتالیایی کورّیِره دلّا سِرا در وصف این اثرش گفته رمان «دختری در مه» یک نفَس خوانده میشود که بهترین توصیف است چون حس کنجکاوی مخاطب را به شدت درگیر وقایع کرده و او را ترغیب میکند تا با سرعت هرچه بیشتر به این حس پاسخ قانع کنندهای بدهد.
وی ادامه داد: نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که کارّیزی کارگردان آثار متعدد تلویزیونی هم بوده و جالبتر آنکه اولین فیلم سینمایی خود را در سال ۲۰۱۷ با بازی تونی سِرویلّو و ژان رِنو بر روی پرده اکران برد که برگرفته از رمان «دختری در مه» با همین نام بود و در جشنوارههای مختلف ایتالیایی برنده جوایز متعددی شده است. بنابراین میتوان گفت کارّیزی، که تقریبا از سال ۲۰۰۹ تاکنون هرسال یک رمان منتشر کرده، برای خلق آثارش بسیار هوشمندانه و مسلط عمل میکند و با اشراف کامل به محیط پیرامون و شرایط اجتماعی و به ویژه سبک نویسندگی جادویی و خاص خود که از گزافهگویی به دور بوده و بسیار سلیس و روان است.
نساجیان با بیان اینکه طی خواندن رمان تصورم بر آن بود که این اثر به دلیل داشتن فراز و نشیب بسیار زیاد، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک فیلم سینمایی یا سریال را دارد، گفت: همواره به کارّیزی به عنوان کارگردان این اثر فکر میکردم چون میدانستم تنها کسی که از پسِ ساخت این فیلم یا سریال برمیآید خود اوست و وقتی خبر ساخت فیلمش را شنیدم و بعدها فیلمش را دیدم، برایم بینهایت جالب و هیجانانگیز بود که همزمان با ترجمه اثرش، این امکان میسر شده تا فیلم را هم ببینم که شاید چنین فرصتی برای کمتر مترجمی پیش بیاید. فیلم حدودا دوساعتوهشتدقیقه است که با توجه به محدودیت بازه زمانی در اکران سینمایی، نتوانسته تمامی جنبههای مختلف کتاب را به منصهظهور برساند و شاید بهتر بود تبدیل به سریالی چند قسمتی میشد تا کارگردان بتواند با طمأنینه بیشتری به تمام جزییات موجود در رمان بپردازد.
نتوانستم ترجمه را رها کنم
وی درباره انگیزه و دلیل ترجمه این کتاب، گفت: در سال ۹۶، کشور ایتالیا به عنوان مهمان افتخاری در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران واقع در شهر آفتاب حضور پیدا کرد و غرفه بسیار بزرگی هم به آن اختصاص داده شده بود. من از این حضور بیاطلاع بودم و در یکیدو روز پایانی به نمایشگاه سر زدم و با این غرفه مواجه شدم و امیدی به یافتن کتاب درخور توجهی نداشتم که ناگهان بهطور اتفاقی سه اثر از این نویسنده را در آنجا یافتم که کتابهای قطوری با جلد سخت بودند و دست بر قضا شروع به ورق زدن رمان «دختری در مه» کردم و با خواندن تعریف و تمجید نوارِ زردرنگ دورِ جلد و بعد خلاصه چند سطری کتاب و سپس خواندن جملات ابتدایی رمان، شیفته نثر روان و خصوصا پررمز و راز این نویسنده از همان شروع خواندن کتاب شدم.
این مترجم اضافه کرد: چند صفحهای جلو رفتم و دیگر نتوانستم کتاب را رها کنم و از مسئول غرفه خواستم تا آثار دیگری از نویسنده را هم ارائه دهد که گفت فقط همین سه جلد از آثارش به عنوان نمونه به ایران آورده شده. بنابراین هرسه جلد را با شور و شعف فراوان خریداری کرده و بسیار خرسند بودم که با وجود اینکه در روزهای آخر به نمایشگاه رسیدم، اما توانستم رمانهای خوب و با کیفیتی را تهیه کنم چون دیوانهوار شیفته و شیدای آثار اسرارآمیز و معماگونه نویسندگانی هستم که خواننده را تا انتها وادار به همراهی، تأمل و حتی واکنش نسبت به شخصیتها میکند.
نساجیان افزود: از ابتدای ترجمه سعی کردم تا صفحهبهصفحه و همزمان با خواندن متن ایتالیایی، آن را به فارسی ترجمه کنم تا جذابیت داستان برایم حفظ شود و با نویسنده در کشف لحظهبهلحظه حقیقت همراه شوم و همان حس را به فارسی منتقل کنم ولی از یک جایی به بعد، به خاطر حساسیت بالای داستان، دیگر نتوانستم این قاعده را رعایت کنم و در نتیجه، ترجمه را رها کرده و شروع به خواندن متن ایتالیایی کردم.
وی ادامه داد: تقریبا تا انتها پیش رفته بودم و تنها بخش آخر کتاب – که چند صفحهای بیشتر نبود – را نخوانده باقی گذاشتم، چون به خاطر اتفاقات رخ داده، فکر میکردم بدترین قسمتش همان است که خوانده بودم و بنابراین با ناراحتی از ماجراهای رخ داده، کتاب را کناری گذاشتم و برای چندماهی اصلا سمتش نرفتم و در این بین با استاد ارجمندم دکتر رضا قیصریه مشغول گردآوری دو اثر از درسگفتارهای ایشان به ایتالیایی و فارسی شدیم که توسط انتشارات کتاب خورشید به چاپ رسید.
شروع ترجمه آثار دیگر
وی گفت: پس از پایان کار با استادم و هنگامیکه آن درگیری ذهنی اولیه نسبت به وقایع داستان از بین رفت، مجددا شروع به ترجمه ادامه رمان کردم، غافل از اینکه شوکهآورترین بخش رمان، یعنی چند صفحه انتهایی را نخوانده رها کرده بودم و وقتی به آن صفحات رسیدم بینهایت از هوش و درایت نویسنده در خلق ضربه آخر و میخکوب کردن چندباره خواننده شگفتزده شدم به طوری که ناراحتی از وقایع صفحات گذشته کاملا برایم محو و بیرنگ شد و جایش را تا مدتها به بهت و حیرت داد. داستان گیرا و جذاب این رمان از همان ابتدا با استقبال آقای کازری مدیر انتشارات کتاب خورشید مواجه شد که جا دارد از زحمات کلیه عوامل و مجموعه کتاب خورشید و شخص جناب کازری کمال تشکر و قدردانی را داشته باشم.
این مترجم با بیان اینکه در حال حاضر مشغول خواندن اولین رمان کارّیزی با نام «نجواگر» هستم که با آن به شهرت جهانی دست یافت، گفت: بهطور همزمان مشغول ترجمه یکی دیگر از آثار این نویسنده تحت عنوان «زنی از جنس گلهای کاغذی» به زبان فارسی هستم که امیدوارم در آیندهای نه چندان دور به چاپ و نشر برسد. این دو کتاب از اولین آثار نویسنده هستند که در دسترسم نبود ولی خوشبختانه سال گذشته از طریق یکی از دوستانم که ساکن رم است توانستم آنها را تهیه و شروع به خواندن و ترجمه کنم.
«دختری در مه» نوشته دوناتو کارّیزی، در ۳۴۲ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه، به قیمت ۷۵ هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز و با ترجمه اعظم نساجیان منتشر شد.