پایگاه خبری تحلیلی تیتر فرهنگی
تاملی بر مساله تشکیل اتحادیه مستقل کتابفروشان؛

چرا استقلال؟

کتابفروشان قریب به اتفاق عضو اتحادیه شده‌اند اما ناشران با ۱۰٪ عضو توانسته‌اند روند اتحادیه را در دست بگیرند و این موجب نارضایتی کتابفروشان شده است.

تیتر فرهنگی- مرتضی دانش‌اشراقی (مدیر انتشارات موج): کتابفروشی از شغل‌های کاملاً تخصصی است، در شرایط حاضر اگر فرض کنیم یک کتابفروشی در یک محله، منطقه معمولی بخواهد شروع به کار کند برای اجاره یا خرید ملک، ارقام سرسام‌آوری باید بپردازد، قفسه‌بندی مغازه، داشتن حداقل دوتا فروشنده مجرب، حدود چند میلیاردی سرمایه برای کتاب در گردش، سیستم حسابداری، اطلاع و آگاهی از کتب روز، پیگیری بیمه، مالیات، شهرداری و ادارات دیگر، خرید کتاب باید با دقت مستمر انتخاب شود که در آن موقعیت چه کتابهایی فروش دارد، حداقل ساعت ۹ صبح فروشگاه باز شود تا ساعت ۲۰ یکسره فروشگاه آماده خدمت رسانی به مشتری‌هایش باشد. این را نگویم که وقتی این کتابفروشی عزیز سرمایه تمام عمرش، کتابها را بخواهد بفروشد، یک چهارم قیمت هم ممکن است کسی حاضر به خرید کتابهایش نشود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

مرتضی دانش‌اشراقی

دو رسته متفاوت؛ اولی کتابفروش به‌عنوان فروشگاه کتاب، و دوم ناشر به‌عنوان تولید کننده. در اینجا به شرایط پر پیچ و خم هزارتوی تولید کتاب، اشاره نمی‌کنم. فروشگاه تلاش می‌کند، اجناسش را ارزانتر، با تخفیف بالا و پرداختی دارزمدت‌تر انجام دهد. تولید کننده می‌خواهد تولیدش را بیشتر، با تخفیف کمتر  و بازگرد سریع‌تر نقدینگی به نتیجه برساند. گاهی هم به دلایلی، با تخفیف بالاتر بدهد که همین هم موجب اختلاف دو رسته شده است. لازم به ذکر است که هر دو رسته دلیل‌شان به حق و درست است. فروشگاه دغدغه تولید محتوا ندارد اما تولید‌کننده، بزرگترین دغدغه‌اش خَلق محتوا است. فروشگاه پس از صرف هزینه‌های اولیه تاسیس، به آرامی راهش را ادامه می‌دهد اما تولید کننده، همیشه با چالش فراهم سازی انرژی برای پیشرفت موتور تولید، دست به گریبان است.

نگاهی به آمار بیندازیم:

  • تعداد کتابفروشان تهران ۶۴۵ اعلام شده که این تعداد نزدیک به واقع است، چرا چون برای فعالیت کتابفروشی حتماً باید از اتحادیه مربوطه جواز کسب گرفته شود.
  • تعداد ناشران عضو اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران ۴۹۹ اعلام شده که این تعداد، حدودا ۱۰٪ تعداد ناشران است.

از آمار بالا می‌توان نتیجه گرفت که، کتابفروشان قریب به اتفاق عضو اتحادیه شده‌اند اما ناشران با ۱۰٪ عضو توانسته‌اند «به استناد گفته‌های کتابفروشان» روند اتحادیه را در دست بگیرند و این موجب نارضایتی کتابفروشان شده است. ۱۳۲ ناشر کتابفروش داریم که آنها هم دغدغه دارند که اگر اتحادیه‌ها مستقل شوند، چه‌کار کنند؟ همه آنها پروانه نشر دارند، گرفتن پروانه کتابفروشی هم به جهت داشتن سابقه، به راحتی می‌توانند بگیرند.

جمع‌بندی می‌کنیم؛ چطور می‌توانند این دو رسته با ویژگی‌های شغلی متفاوت و خواسته‌های متفاوت، حضور نامتناسب عضوهایشان در اتحادیه، به خواسته‌های مشترک برسند؟ تعداد ناشران حدود ۵۰۰۰ است اما حدود ۴۹۹ نفر عضو اتحادیه هستند، اگر اتحادیه یکدست شود، این تعداد به اتحادیشان می‌پیوندند و آن «قدرت چانه‌زنی» در پیشبرد حقوق ناشران در ادارات مختلف، بیشتر نخواهد شد؟ اگر اتحادیه کتابفروشان مستقل شود -تعداد ۷+۱ کامل از خود کتابفروشان در اتحادیه خودشان- کارها را بهتر و تخصصی‌تر پیش نمی‌برد؟

از طرف دیگر؛ ناشران هم تعداد ۷+۱ همه از هم رسته‌های خودشان به اداره اتحادیه راه پیدا کنند، -در واقع ۱۶ نفر پیگیر مسائل صنفی خواهند شد- اتحادیه از این شرایط به شرایط بهتر ارتقا پیدا نمی‌کند؟ این دلسردی در پیوستن به اتحادیه کمتر و جایش را شور و حال پیوستن نمی‌گیرد؟

راهکار: برای رسیدن به نتیجه مطلوب، کار گروهی مثلاً با عنوان «همدلی» در اتحادیه‌مان ایجاد شود که حداقل مرکب از پنج نفر نماینده کتابفروش و پنج نفر نماینده ناشر، در آنجا به وحدت رویه برسند. در انتخابات دور دوم اتحادیه ناشران و کتابفروشان، فعالانه شرکت کنیم.


نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرات ارسال شده بعد از تایید، منتشر خواهند شد.