مارو در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
باقری: در رمانِ صفرمطلق از مردهایی نوشتم که جنگیدند و سرزمین را نجات دادند و همچنین از زنهایی که با دلهرهها و نداریها پابهپای مردها در صحنهی جنگ بودند
معصومه باقری در گفتوگو با پایگاه خبری- تحلیلی تیتر فرهنگی، درباره درونمایه و مضمون رمان «صفر مطلق» که در آستانه چاپ چهارم از سوی نشر پایتخت قرار دارد، گفت: این کتاب داستانِ زندگیِ مردمِ جنگزده در روزهای تلخ و دلهرهآورِ جنگ است. داستانِ آدمهای عادی که گرفتارِ جنگی سرکش شدهاند و خانه و زندگی خود را رها کرده و به مناطق اطراف کوچ کردهاند.
وی افزود: در این اثر از لهجهی خرمشهری که به فارسی نزدیک است استفاده شده و مخاطب میتواند به سادگی با آن ارتباط برقرار کند. اسامیِ شهرها، روستاها، خیابانها، قبرستانها و حتی سالنِ عکاسی که در کتاب آورده شده، کاملا واقعی است، ولی داستان ساختهی ذهن و تخیلِ خودم است و آن شخصیتها حقیقی نیستند.
این نویسنده ادامه داد: در این قصه، عشق رنگ و شکلِ دیگری پیدا میکند و فضای داستان در حالیکه تشویش و اضطراب دارد، به عاطفه و احساس و دلدادگی هم نزدیک است. در رمانِ صفر مطلق تلاش کردم که مخاطب را به تعمق در سختیهای جنگ و اندیشهی کمال و معرفتِ پایداری دعوت کنم و درونمایهی واحدی برای آن در نظر گرفتم: مقاومت! مقاومتِ مردمِ عادی در جنگی سرکش و ویرانگر!
وی درباره شخصیتپردازی و فضاسازی داستان و نسبت با آن فضای جنگ توضیح داد: عشق برای اکثر افراد در گروههای سنی مختلف، موضوعی جذاب و هیجانآور است. از نظر روانشناختی، عنصرِ عشق در فضاسازی و شخصیتپردازی میتواند جذابیتِ بیشتری ایجاد کند. زمانی که داستانِ صفر مطلق را مینوشتم تمامِ تلاشم این بود که داستان درکِ واضح و دلپذیری از روزهای جنگ برای جوانان و نوجوانان هم داشته باشد. دغدغهی عشق گاهی سرنوشتِ افراد را تغییر میدهد. عشق در روزهای جنگ احساسِ پیچیده و متفاوتی دارد. گاهی دو نفر به سادگی بههم میرسند، امّا جنگ آنها را از هم جدا میکند.
باقری افزود: قصهها به عنوانِ بخشی بزرگ و جدانشدنی از اقیانوسِ ادبیات، بر اساسِ مولفههای ساختاری مثلِ شخصیتپردازی، دیالوگها، زمان و مکان، فضاسازی، روایت و کشمکش بنا نهاده شدهاند و یکی از گزینههایی که به این عناصر الهام و زیبایی میبخشد، عشق است. عشقی واقعی و فراموشنشدنی!
وی در پاسخ به این پرسش که نقش زنانِ خانهدار در جنگ را چگونه در رمان صفر مطلق نشان دادهاید، و زنان در جنگ چه آسیبهایی دیدهاند؟، گفت: من در نوشتههایم تفکیک شخصیت نمیکنم و اغلب از رنجهایی مینویسم که در بینِ مرد و زن برابر است و در دیالوگ و متنهایم زنها و مردها، در آماجِ برخوردهای عقلانی و گاهی احساسی نیز هستند. روحِ زن، تبلور رنج و احساس و عاطفه است. برای همین نوشتن از روحِ لطیفِ زنانه و انتخابِ واژگان برای جان مایهی کار خیلی اهمیت دارد.
این نویسنده ادامه داد: در رمانِ صفر مطلق از مردهایی نوشتم که جنگیدند و سرزمین را نجات دادند و همچنین از زنهایی نوشتم که پابهپای مردها در صحنهی جنگ بودند. نه فقط در جبهه، بلکه در خانههایشان به همراهِ انبوهی از دلهرهها و دغدغهها و نداریهایشان. از زنانی نوشتم که سرپرست خانوار بودند. زنانی که زحمت میکشیدند و داغ فرزندانشان را میدیدند و جانشان میسوخت. از زنانِ خانهداری نوشتم که اسلحه به دست نداشتند، امّا سر پای خود ایستادند و مقاومت کردند. آنها با جان و دل و روح خود جنگیدند و قوی ماندند.
باقری درباره علاقه قشر جوان به مطالعه کتابهای پیرامون تاریخ جنگ کشور و رنج و آسیبهای مردم جنگزده، اظهار کرد: زمانی که کتاب صفر مطلق را مینوشتم ۲۴ ساله بودم. اطمینان داشتم که جوانان به تاریخ و جغرافیای کشور علاقه دارند. شک نداشتم که اکثر نوجوانان و دانشآموزان و دانشجویان به این موضوع علاقه نشان خواهند داد. کتاب با تیراژ هزار نسخه منتشر شد و در کمتر از دو ماه به چاپ دوم رسید. پس از آن جوانان استقبال بیشتری کردند و بازتابِ نظرات و دیدگاهشان را در صفحاتِ اجتماعی میدیدم. مطالعهی کتابهای جنگ باعث میشود که یادِ شهیدان زنده بماند و مردم در اقشار مختلف با زندگیِ مردمِ رنجدیده در زمانِ جنگ آشنا شوند و قدرِ آزادی و سرزمینشان را بیشتر بدانند.