پایگاه خبری تحلیلی تیتر فرهنگی

روایت خون بر کتان سفید، یا غمی که از چشم چپ اسفندیار می‌ریزد

شعرهای «به تصحیح خون» ضمن بهره‌گیری از عنصر تخیل و خلق فضاهای ناب شاعرانه، روایات جزیره‌ای دارند که در حول یک شعر منجر به تصویر سازی‌های مکرر شده‌اند…

تیتر فرهنگیآنژیلا عطایی (شاعر و منتقد ادبی): «به تصحیح خون» مجموعه‌ی شعر «آنا رضایی» است که توسط انتشارات نگاه در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. این مجموعه ۴۵ شعر دارد که ویژگی مشترک آنها بهره‌گیری از عناصر تخیل و عاطفه در شعرهاست.

زبان شعرها شبیه مجموعه‌ی پیشین شاعر، «اسفندیاری در چشم چپ» است و البته تفاوت بارز آن با کتاب قبل، بروز ساختارشکنی در بسیاری از شعرهای این مجموعه است، به این ترتیب ارتباط عمودی بین بندهای شعر قطع شده و روایت‌ها پاره پاره است.

می‌دانیم که شعر پسامدرن ساختارشکن است، فقدان نظم مرکز محور، رشد غیرخطی، روان‌گسیختگی و خلق تصاویر اسکیزوفرن و شکست روایت از ویژگی‌های این گونه‌ی شعری هستند.

اگر بتوان شعرهای «آنا رضایی» را شعر پسامدرن نامید، می‌توان گفت که شعر او شعر کلاژ است که موجب فاصله‌گذاری در پیکر شعر و سهیم شدن مخاطب در کوشش برای آفرینش شعر ودرنتیجه لذت خلق اثر می‌شود.

کلاژ یکپارچگی و انسجام در شعر را از بین می‌برد و هرچند امروزه وارد قلمرو نقد و نظریه شده است اما منتقدین و مخالفینی دارد. ازرا پاوند و تی.اس.الیوت نخستین شاعرانی بودند که از کلاژ در شعرهای خود بهره بردند و البته منتقدین آن را فاقد وجوه زیبایی‌شناسانه می‌دیدند.

به این ترتیب تعدادی از شعرهای کتاب حاضر ضمن بهره‌گیری از عنصر تخیل و خلق فضاهای ناب شاعرانه، روایات جزیره‌ای دارند که در حول یک شعر منجر به تصویر سازی‌های مکرر شده‌اند و پیوسته جای دوربین را تغییر می‌دهند که حتی در طول یک قطعه شعر و بین سطرهای آن نیز اتفاق می‌افتد. مثلا دربند پایانی شعر «ساعت خاموشی»، صفحه‌ی ۲۷:

«گفتند برای زندگی کردن زیادی جوانید
و چراغ‌های آسایشگاه راس ساعت نه خاموش شدند
از خاک به خاک می‌روم
خواب از تنهایی آشپزخانه عمیق‌تر است
و مه که بر شیشه‌ی عینک می‌نشیند
تماشای دنیا را آسان می‌کند.»

به هرحال شعر پسامدرن منتقدان خاص و عام خودش را دارد. ضمن اینکه ممکن است مخاطب و خواننده‌ی غیرحرفه‌ای شعر را خسته کرده و از ادامهی خواندن باز دارد و البته شکی نیست که می‌توان با همه‌ی ویژگی‌های فوق یک شعر خوب و قابل توجه سرود. شعر «به تصحیح خون» که عنوان کتاب از آن گرفته شده است نمونه‌ی بارز این ادعاست.

همچنین در تعدادی از شعرهای این مجموعه، روایت در قامت شعر کاملا حفظ شده و یکپارچه است و تمام آن‌ها شعرهای موفقی به حساب می‌آیند. مثلا شعرهای «پیشه: خنیاگر»، «و شب امتداد داشت»، «پیشه: تباه شده» و «هوای مویه».

شعر آنا رضایی شعر راوی واحد و روایت‌های چندگانه است. او روایت‌ها را برای بازکردن کلافی از تیغ می‌خواهد که درگلویش دارد:

«کلافی از تیغ در گلویم
کلافی از خار در سینه‌ام
و تلی از خون و فلز در سرم»
از شعر ری‌را، صفحه‌ی ۷۴


نظر شما درباره این مطلب

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

نظرات ارسال شده بعد از تایید، منتشر خواهند شد.